جدول جو
جدول جو

معنی قره گنبد - جستجوی لغت در جدول جو

قره گنبد
(قَ رَ گُلْ)
دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 34 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 52 هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 246 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخود وزردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. دو محل به فاصله 2هزار گز به نام قره گنبد بالا و پائین مشهور است. سکنه قره گنبد پائین 110 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ گُمْ بَ)
دهی است از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 42هزارگزی جنوب باختری کوهدشت و 42هزارگزی جنوب باختری راه شوسۀ خرم آباد به کوهدشت، با 120 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن اتومبیل رو است. بنای بقعه ای بنام شاهزاده محمد در عهد فتحعلی شاه قاجار در این دهستان انجام شده است. ساکنان این ده از طایفۀ درویش سادات هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قِ زِ گُ)
دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 47 هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 22 هزارگزی باختر شوسۀ بوکان به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن معتدل مالاریایی است. سکنه 156 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، چغندر، توتون، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ گُمْ بَ)
دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 42 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 38 هزارگزی جنوب شوسۀ مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 258 تن. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. سه محل به فاصله 1هزار گز به نام قره گنای بالا وپایین و وسط مشهور است. سکنۀ قره گنای بالا 58 تن و وسط 70 تن میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی است از دهستان ابرغان بخش مرکزی شهرستان سراب، سکنۀ آن 381 تن. آب آن از چاه. محصول آن غلات و حبوب. شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان گاوبازه در شهرستان بیجار. تپه ماهور و سردسیر. سکنه 440 تن. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(یَ لَ یَ شَ)
دهی است از دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین، واقع در 25هزارگزی شمال ضیأآباد و 6هزارگزی راه شوسه. سکنۀ آن 402 تن، آب آن از چشمه سار و راه آن مالرو است. از طریق بوئینگ می توان ماشین برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ کَ)
دهی از دهستان سراجو از بخش مرکزی شهرستان مراغه واقع در 28500 گزی جنوب خاوری مراغه و 12 هزارگزی جنوب باختری شوسۀ مراغه به سراسکند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 86 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، بادام، کشمش، نخود. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا